موضوع: «بازی»

خاله‌رورو

  • معنا: نام بازی، مهمان ناخوانده

  • مترادف: طُرنا | الک‌ دولک | لنگه‌کفش | و...

  • موضوع: بازی، معاشرت و ارتباط

الک‌ دولک

  • معنا: دوست‌دختر، نام بازی

  • مترادف: زید | دوست‌دختر | گوشت | صفرکیلومتر | دولک | خاله‌رورو | طُرنا | و...

  • موضوع: معاشرت و ارتباط، بازی

زیر و رو کشیدن

  • معنا: زیر و رو کشیدن، خیانت کردن

  • مترادف: خلاف عهد عمل کردن | بدعهدی کردن | و...

  • مثال: همیشه رو بازی کرده‌ام؛ اما امروز فهمیدم این همه مدت برایم زیر و رو کشیده.

  • موضوع: بازی، خیانت و توطئه