دهن کسی را سرویس کردن

  • معنا: گرفتار کردن، مجازات کردن

  • مترادف: به دشواری انداختن | دردسر درست کردن | مشکل ایجاد کردن برای دیگران | کسی را تنبیه کردن | گوشمالی دادن | و...

  • موضوع: مزاحمت و اذیت و گرفتاری، مجازات و سرزنش

تنبیه کردن

  • معنا: مجازات کردن

  • مترادف: کسی را تنبیه کردن | دهن کسی را سرویس کردن | گوشمالی دادن | و...

  • موضوع: مجازات و سرزنش

جر دادن کسی

  • معنا: مجازات کردن

  • مترادف: کسی را تنبیه کردن | دهن کسی را سرویس کردن | گوشمالی دادن | و...

  • موضوع: مجازات و سرزنش

پس‌گردنی

  • معنا: مجازات کردن

  • مترادف: کسی را تنبیه کردن | دهن کسی را سرویس کردن | گوشمالی دادن | و...

  • موضوع: مجازات و سرزنش